8 کاری که افراد مبتلا به افسردگی پنهان انجام می دهند.

دراین زمینه از متخصصین روانشناس و روانپزشک در پلتفرم هوشمند هوکات به طریق مشاوره روانشناسی آنلاین از سراسر جهان بهره مند شوید.

نوشته جین اسکارس، توسط تیم تحریریه هوکات

اگرچه درک عمومی از افسردگی در طول سال ها تا حدودی بهبود یافته است، ما به عنوان یک جامعه هنوز اغلب افسردگی و علائم آن را نادیده می گیریم. به دلیل تداوم انگ افسردگی، ما همیشه متوجه نمی‌شویم که چه زمانی افرادی در زندگی ما با این بیماری دست و پنجه نرم می‌کنند. بدتر از آن، بسیاری از افراد به دلیل فرضیات اشتباه در مورد چگونگی بروز افسردگی و آنچه باید به دنبال آن باشند، تشخیص داده نمی شوند. این منجر به افزایش تعدادی از افراد می شود که علائم افسردگی از دیگران یا از خودشان پنهان است. به خصوص زمانی که یک فرد مبتلا به افسردگی تشخیص داده نشود، ممکن است راه هایی برای کنار آمدن با مشکلات خود ایجاد کند که بیماری او را از اطرافیانش پنهان می کند یا فرد را از تشخیص علائم خود باز می دارد. ما باید این فرض را فراموش کنیم که رنج همیشه به وضوح برای ما قابل مشاهده است، تا بتوانیم رنج آنها را بهتر درک کنیم و به کسانی که با بیماری هایی که دیده نمی شوند دست و پنجه نرم می کنند کمک کنیم. در اینجا چند نشانه وجود دارد که نشان می دهد ممکن است فردی افسردگی پنهان داشته باشد.

1. ممکن است “افسرده به نظر نرسند”.

به دلیل کلیشه‌های رسانه‌ای و فرهنگی، بسیاری از ما در مورد رفتار و ظاهر فردی که با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کند، فرضیاتی داریم. ما فردی را تصور می کنیم که به ندرت اتاق خود را ترک می کند، لباس مناسب نمی پوشد و مدام غمگین و وامانده به نظر می رسد، اما افراد مبتلا به افسردگی همه به یک شکل رفتار نمی کنند. همانطور که همه افراد با یکدیگر متفاوت هستند، علائم و توانایی های مقابله ای افراد مبتلا به افسردگی نیز متفاوت است. بسیاری می توانند برای محافظت از خود ظاهری از سلامت روانی خود را حفظ کنند، اما به این دلیل که می توانند این کار را انجام دهند کمتر رنج نمی برند. اما، کسانی که قادر به حفظ چنین نمایی نیستند، «ضعیف‌تر» از کسانی که می‌توانند این کار را انجام دهند نیستند.

2. ممکن است اغلب خسته به نظر برسند یا از اینکه همیشه خسته هستند شکایت دارند.

یکی از عوارض جانبی شایع افسردگی خستگی مداوم است. همه افراد مبتلا به این اختلال با آن دست و پنجه نرم نمی کنند، اما بسیار رایج است. برای کسانی که این علامت را با افسردگی خود تجربه می کنند، اغلب یکی از سخت ترین عوارض جانبی برای مقابله با آن را پشت سر می گذارند. همچنین، اگر فردی با یک اختلال افسردگی تشخیص داده نشده زندگی می کند، علت خستگی او می تواند گیج کننده باشد. آنها می توانند هر شب به اندازه کافی بخوابند و همچنان هر صبح از خواب بیدار می شوند و احساس می کنند که فقط چند ساعت خوابیده اند. بدتر از آن، آنها ممکن است خود را سرزنش کنند و فکر کنند که تنبلی یا نقص شخصی دیگری است که باعث سطح انرژی پایین آنها شده است. این همچنین علامتی است که پنهان کردن آن برای کسانی که افسردگی در آنها تشخیص داده شده است، اما سعی می کنند آن را از همسالان خود دور نگه دارند، دشوار است، زیرا اغلب بر حجم کاری و روابط شخصی آنها تأثیر می گذارد.

3. آنها می توانند به طور غیرعادی تحریک پذیر باشند.

رفتار یک فرد افسرده ممکن است به عنوان مالیخولیا تعبیر شود، حتی اگر واقعاً آن نباشد. تحریک پذیری یکی از علائم افسردگی است که اغلب نادیده گرفته می شود و همچنین بسیار رایج است. این قابل درک است، زیرا افسردگی یک مشکل سلامتی است که شما نمی توانید آن را “ببینید” یا دقیق اندازه گیری کنید، و مبارزه با آن را دشوار می کند. تلاش مداوم برای حفظ تمام جنبه های ضروری زندگی در حین مقابله با افسردگی نیز فرد را تخلیه می کند و فضای کمی برای صبر یا درک باقی می گذارد. اگر فردی که می‌شناسید متوجه شود که از نظر بالینی افسرده است و این را با شما در میان بگذارد، ممکن است در ابتدا گیج شوید اگر رفتار قبلی او با تصور غلط رایج یک فرد افسرده خجالتی و ساکت مطابقت نداشته باشد. اگر از آنها خلق و خوی تحریک پذیر می بینید دارند یا زود آزرده می شوند، این در واقع یک عارضه جانبی افسردگی است.

4. آنها زمان سختی را برای پاسخ دادن به محبت و نگرانی دیگران می گذرانند.

تصور غلط اصلی در مورد افسردگی، که در پاراگراف های بالا به آن اشاره شده است، این است که افسردگی تنها در مورد “احساس” غمگینی است. برعکس، افسردگی عمدتاً احساس نکردن چیزی، یا فقط به طور جزئی و مختصر احساسات را تجربه کردن است. این بستگی به فرد دارد، اما برخی از افراد مبتلا به افسردگی گزارش می‌دهند که تقریباً «بی‌حس» هستند و نزدیک‌ترین چیز به احساسی که تجربه می‌کنند نوعی غم و اندوه و/یا تحریک است. به همین دلیل، پاسخ مناسب به حرکات یا کلمات محبت آمیز برای آنها دشوار خواهد بود، یا ترجیح می دهند دیگر به آن فکر نکنند. آنها حتی ممکن است به طور غیرمنطقی از شما عصبانی یا آزرده شوند، زیرا ممکن است پردازش و پاسخ دادن به حرکات محبت آمیز شما برای مغز آنها بسیار دشوار باشد.


آیا مشاوره با متخصص بالینی می تواند به شما کمک کند؟ با صحبت کردن با یک متخصص در هوکات قدم بزرگی در سلامت روان خود بردارید.


5. ممکن است دیگر از فعالیت‌هایی که قبلاً دوست داشتند یا از آن لذت می‌بردند، لذت نبرند.

عدم علاقه نامشخص به فعالیت ها در یک دوره زمانی طولانی می تواند نشانه ای از افسردگی باشد، مگر اینکه توضیحات دیگری به همان اندازه قوی برای آن وجود داشته باشد. همانطور که در بالا ذکر شد، افسردگی به همان اندازه که از نظر جسمی فرد را تخلیه می‌کند باعث تخلیه روحی می‌شود، که لذت بردن از تمام کارهایی را که معمولا انجام می‌دهید دشوار می‌کند. در افراد افسرده فعالیت‌هایی که قبلاً دوست داشتند حتی می‌توانند جذابیت خود را به طور کلی از دست بدهند، زیرا افسردگی معمولاً لذت بردن یا احساس رضایت را دشوار می‌کند. اگر راه دیگری برای توضیح کاهش علاقه آنها ندارید، می تواند نشانه افسردگی بالینی باشد.

6. آنها ممکن است عادات غذایی غیر طبیعی ایجاد کنند.

عادات غذایی غیرعادی عمدتاً به دو دلیل ایجاد می شود: به عنوان نوعی مقابله یا به عنوان یک عارضه جانبی عدم مراقبت از خود. خوردن خیلی کم یا زیاد نشانه شایع افسردگی است. پرخوری اغلب باعث شرمساری می شود، زمانی که غذا می تواند تنها منبع لذتی باشد که یک فرد افسرده می تواند به خود بدهد و در نتیجه باعث می شود که بیش از حد غذا بخورد. وقتی یک فرد افسرده خیلی کم غذا می خورد، اغلب به این دلیل است که افسردگی او بر اشتهای او تأثیر می گذارد و غذا خوردن را ناخوشایند می کند. همچنین می تواند یک نیاز ناخودآگاه به کنترل چیزی باشد، زیرا آنها نمی توانند افسردگی خود را کنترل کنند. اگر فردی تشخیص داده نشود یا با کسی وضعیت خود را به اشتراک نگذارد که افسردگی دارد، مردم عادات غذایی او را یک مشکل شخصی فرض می کنند و او را به خاطر آن قضاوت می کنند و باعث می شود فرد احساس بدتری کند.

7. آنها ممکن است شروع به ابراز نیاز بیشتری از شما کنند.

یک فرد افسرده به طور کلی نمی تواند مانند یک فرد سلامت روان عمل کند. کارهایی وجود خواهد داشت که آنها دیگر نمی توانند به همان اندازه قبلی، کمتر یا اصلاً انجام دهند. آزار دادن یا شرمساری آنها به خاطر این موضوع فقط به آنها آسیب می رساند و هیچ کمکی در این راستا نخواهد کرد. اگر افراد افسردگی خود را خصوصی نگه داشته باشند، مقابله با این که دیگران از آنها عصبانی می شوند بسیار سخت تر خواهد بود، زیرا نمی توانند در سطحی که از افراد سالم انتظار می رود عمل کنند. به همین دلیل است که همیشه بهتر است از کسانی که در زندگی خود هستند، چه کاری و چه شخصی، درک درستی داشته باشید. شما نمی دانید که کسی واقعا ضعیف است و یا با یک مشکل سلامتی واقعی دست و پنجه نرم می کند.

8. آنها می توانند روزهای “بد” و روزهای “بهتر” داشته باشند.

افسردگی می تواند فراز و نشیب های خود را داشته باشد. اگر فردی افسردگی پنهان یا تشخیص داده نشده داشته باشد، ممکن است به نظر برسد که دچار نوسانات خلقی تصادفی می شود، بسته به اینکه افسردگی او ثابت است یا نه. برای شما (و برای آنها، اگر تشخیص داده نشده باشد)، تغییرات خلق و خو بدون دلیل به نظر می رسد، اما افسردگی در برخی دیگر از افراد به سادگی نمایان می شود. اگر می‌دانید که فرد مبتلا به افسردگی است، ممکن است به اشتباه به دلیل چند روز «خوب» تصور کنید که او برای همیشه بهتر شده است. در حالی که همیشه ممکن است که او روزی بهتر از روز قبل داشته باشد، همیشه باید به او اجازه دهید که به شما بگوید برای چه کاری و چه زمانی آماده است. فرض اینکه آنها به طور کامل بهبود یافته اند و آنها را خیلی سریع به سمت انجام وظایفی سوق می دهند ممکن است آنها را تحت تأثیر قرار دهد و باعث شود دوباره به درون خود عقب نشینی کنند. از دوستان و خانواده خود که افسردگی دارند حمایت کنید، اما اجازه دهید آنها بتوانند در حد توان خود و گام به گام با شما و محیط ارتباط بگیرند.

شما مجبور نیستید به تنهایی با مشکلات خود روبرو شوید.

مشاوران مجرب ما در هوکات می توانند به شما کمک کنند.

به بالای صفحه بردن