چگونه کودکانتان به شما گوش دهند و به شما احترام بگذارند؟

دراین زمینه از متخصصین روانشناس و روانپزشک در پلتفرم هوشمند هوکات به طریق مشاوره روانشناسی آنلاین از سراسر جهان بهره مند شوید.

نوشته شده توسط دکتر ماگدالنا بتلس، نویسنده و دکترای روانشناسی با تخصص هایی شامل کودکان، روابط خانوادگی، خشونت خانگی و تجاوز جنسی، توسط تیم تحریریه هوکات
آیا فرزندانتان اولین باری که از آنها می خواهید کاری انجام دهند به شما گوش می دهند؟ اگر نه، پس احتمالاً باید ادامه مقاله را بخوانید. وقتی بین شما و آنها احترام متقابل وجود داشته باشد، بچه ها واقعاً گوش می دهند. آنها وقتی بدانند که وقتی چیزی می گویید جدی هستید، به شما گوش می دهند. در اینجا ده نکته وجود دارد که چگونه فرزندانتان را وادار کنید به شما گوش دهند و به شما احترام بگذارند.

1. احترام متقابل را نشان دهید.

شما می توانید با درخواست اقتدار و حکمرانی و با مشت آهنین، بچه ها را به شنیدن وادار کنید، اما به چه قیمتی؟ شما می توانید فریاد بزنید و فریاد بزنید تا فرزندانتان تسلیم و مطیع شوند، اما به چه قیمتی؟ هزینه آن رابطه شما با فرزندتان در درازمدت خواهد بود، زیرا رنجش هایی در آنها شکل می گیرد. اگر برای فرزندان خود احترام قائل نباشید، سخت خواهد بود که آنها را وادار به گوش دادن به خودتان کنید. آنها ممکن است اطاعت کنند، اما اگر شما به عنوان یک فرد ظالم رفتار کنید که از بچه ها می خواهد آنچه شما می گویید انجام دهند زیرا شما مسئول آنها هستید، در این صورت در حال جنگیدن در یک نبرد از پیش بازنده هستید. اساس رابطه شما باید با احترام شروع شود. احترام متقابل پایه و اساس هر رابطه است، از جمله رابطه والدین و فرزند.

2. از فریاد زدن بپرهیزید.

وقتی فریاد زدن و تسلط، موضوع رابطه باشد، آنگاه جریانی پنهانی از رنجش، در کودک ایجاد می شود. هیچ کس نمی خواهد احساس کند که تحت سلطه است و همچنین نمی خواهد احساس کند که ارزش کمتری نسبت به شخص دیگری دارد. از طریق تعاملات محترمانه به فرزندتان بگویید که برای او ارزش قائل هستید. شما هنوز هم والدین او هستید، اما می‌توانید از طریق تعامل محترمانه با فرزندانتان ارتباط داشته باشید و به آنها گوش فرا دهید. وقتی از روش‌های فرزندپروری مستبدانه و سخت‌گیرانه استفاده می‌کنید، رابطه خود را با کودک تضعیف می‌کنید و احتمال ایجاد رنجش وجود دارد. برای جلب احترام فرزندتان از فریاد زدن بپرهیزید. اگر دوباره به فریاد زدن، جیغ زدن و مطالبه کردن بازگردید، توانایی خود را برای جلب احترام فرزندتان در درازمدت تضعیف می کنید.

3. از قانون طلایی استفاده کنید.

احترام بر اساس قانون طلایی است: با دیگران همانطور رفتار کنید که می خواهید با شما رفتار شود. اگر می خواهید فرزندتان به شما احترام بگذارد، باید با او نیز با احترام رفتار کنید. این به این معنی است که با لحنی مهربان، واقعی و با ملاحظه با فرزندتان صحبت کنید. مسلماً، وقتی کودک چهار ساله شما در راهروی خواربارفروشی دچار بحران می شود و شما کارهای بسیار بیشتری برای انجام دادن دارید و زمان اضافی ندارید، مدیریت شرایط کار آسانی نیست. برای والدگری بدون داد و فریاد و احساسات شدید باید تمرین کرد. ما هنوز انسان هستیم و برای از دست بچه هایمان عصبانی می شویم. با این حال، ما باید در نظر داشته باشیم که آنها در حال یادگیری هستند ولی ما سال ها تمرین بیشتری در این موارد داریم. ما باید خونسردی خود را حفظ کنیم و در حین تربیت اقتدار خود را حفظ کنیم. وقتی روز بدی را سپری می‌کنید و بسیار خسته و بی حوصله هستید، چگونه می‌خواهید با شما صحبت شود؟ اینگونه باید با فرزند خود که در حال گذراندن بحران است و آشکارا روز بدی را سپری می کند صحبت کنید. مهربانی، عشق و احترام، وقتی با اقتدار همراه باشد، رابطه ای ایجاد می کند که در آن فرزندتان به شما گوش می دهد و به شما احترام می گذارد. با آنها همانطور که می خواهید با شما رفتار شود رفتار کنید.

4. تأکید داشته باشید که کلمات شما عواقبی دارند.

ما می دانیم که احترام متقابل اولین قدم برای جلب توجه فرزندانمان به گوش دادن است. این احترام به آنها کمک می کند تا نسبت به آنچه ما برای گفتن داریم باز و پذیرا باشند. اگر آنها احساس کنند که اهمیت دارند زیرا شما به آنها احترام می گذارید، در این صورت به شما احترام می گذارند. این به نظم و انضباط فرزندتان کمک می کند. گام دوم این است که اطمینان حاصل کنیم که کلمات ما عواقبی دارند. وقتی صحبت از نظم و انضباط می شود، کلمات شما باید وزن داشته باشند. اگر می گویید می خواهید کاری را انجام دهید، باید آن را انجام دهید. برای مثال، اگر از فرزندتان بخواهید هنگام تایپ مقاله ای برای مدرسه، با دست به کاناپه نزند و او همچنان به آن ضربه می زند، به او بگویید که اگر کارش را متوقف نکند، پنج دقیقه تنبیه می شود. این یک داستان واقعی است. فرزند من کارش را متوقف کرد. چرا؟ چون میدانست حرفم جدی بود. اگر متوقف نمی‌شد، می‌دانست که این به معنای یک وقت تنبیه فوری است. با صدایی آرام از او خواستم در حالی که به چشمانش نگاه می کردم و به او گفتم که جدی هستم. او اکنون هفت ساله است و می‌داند که در چیزی که می‌گویم جدی هستم، زیرا او سال‌ها عواقب مداوم را تجربه کرده است. من چند بار یک چیز را نمی گویم؛ تهدید هم نمی کنم. زمانی که فرزندم از دستورات و درخواست‌ها پیروی نمی‌کند، مجازات‌های منطقی را دنبال می‌کنم.


آیا مشاوره با متخصص کودک و نوجوان می تواند به شما کمک کند؟ با صحبت کردن با یک متخصص در هوکات قدم بزرگی در سلامت روان خود بردارید.


5. از تهدیدهای بزرگ اجتناب کنید.

من دیده ام که والدین تهدیدهای بزرگی انجام می دهند و فکر می کنند که هر چه تهدید بزرگتر باشد، احتمال اینکه کودک این رفتار را متوقف کند بیشتر است. این نه معقول است و نه ایده خوبی است. تهدیدهای بزرگی که از آنها پیروی نمی کنید، کلمات شما را بی معنی می کند. برای مثال، اگر به پسرم می‌گفتم که اگر دست از ضربه زدن به مبل برندارد، اسباب‌بازی‌هایش را دور می‌اندازم، غیرمنطقی بود. دور انداختن اسباب‌بازی‌هایی که خرید آن‌ها هزینه کمی دارد، در نتیجه یک تخلف کوچک (ضربه زدن به مبل در حین تایپ کردن) غیر منطقی است. اگر او مدام به کاناپه ضربه می زد، چه کار می کردم؟ دور انداختن اسباب بازی ها غیر واقعی خواهد بود.
بنابراین، بسیاری از والدین در این مورد به همان تهدید ادامه می‌دهند بدون اینکه دنباله‌روی واقعی داشته باشند. تهدیدها ادامه می‌یابد زیرا این رفتار ادامه می‌یابد و حتی تشدید می‌شود (یعنی ضربه زدن به کاناپه بلندتر و شدیدتر می‌شود) و در نهایت، والدین باید اسباب‌بازی‌ها را دور بیندازند و/یا برای جلوگیری از تشدید به مجازات دیگری متوسل شوند. با بیان پیامدهای واقع بینانه و پیگیری در اولین بار می شد از تشدید جلوگیری کرد. جلوگیری از انجام کار و گرفتن یک اسباب بازی یا یک امتیاز همگی معقول هستند. من اغلب اوقات تبلت را از فرزندم می گیرم یا در نتیجه کارش پنج دقیقه فرصت بازی یا کاری که درحال انجامش بود را می گیرم. از تهدیدهای بزرگی که نمی توانم با وجدان سالم آنها را دنبال کنم، اجتناب می کنم. این در درازمدت به من کمک می کند زیرا وقتی عواقب معقولی می دهم، به راحتی می توانم در آن لحظه مجازات را دنبال کنم و احساس وحشتناکی نداشته باشم. از تهدیدهای بزرگی که نمی توانید با وجدان سالم آنها را دنبال کنید، خودداری کنید. در عوض، پیامدهای آن کار را با هشدار دادن بیان کنید و اطمینان حاصل کنید که تنبیه شایسته رفتار است. تخلفات کوچک باید عواقب کوچکی داشته باشد. تخلفات بزرگ مستلزم عواقب جدی تری است. به تهدیدهای بزرگ و پیامدهای بزرگ عادت نکنید که واقعاً نمی توانید آنها را اجرا کنید.

6. پایبندی به گفته ها

روشی از فرزندپروری که در آن والدین بلافاصله پیامدهایی که گفته بودند را دنبال می‌کنند، «رویکرد مطالبه گری یکباره» نامیده می‌شود. در این روش، والدین تنها یک بار از فرزند خود می خواهند که کاری انجام دهد. اگر آن‌ها این کار را انجام ندهند، اگر آن‌طور که خواسته شده عمل نکنند، والدین پیامدی را ارائه می‌کنند. به عنوان مثال، اگر از کودک خود بخواهید ظرف های خود را در سینک ظرفشویی بگذارد اما او بلند نشده و شروع به انجام کار نکند، در این صورت والدین می توانند پیامدهای آن را به کودک اطلاع دهند اگر به آنچه خواسته شده عمل نکنند. اگر ظروف خود را درون سینک نگذارند، نیم ساعت از زمان تلویزیون خود را از دست خواهند داد. آنها سه اخطار یا حتی دو اخطار دریافت نمی کنند. یک هشدار تمام آنچه باید بگویند است. در این مثال، اگر کودک پس از ارائه اخطار، ظروف خود را در سینک نگذارد، والدین پیامد گفته شده را دنبال می‌کنند و می‌گویند: «متاسفم، اما شما نیمی از وقت تلویزیون خود را برای امشب از دست دادید». سپس والدین نباید به کودک اجازه تماشای تلویزیون را بدهند و می توانند به جای آن کتاب خواندن یا بازی کردن در بیرون را پیشنهاد کنند. این روش به شما کمک می‌کند تا با ثبات والدگری رفتار کنید.

7. توجه کامل خود را به آنها معطوف کنید.

هنگامی که با کودک خود صحبت می کنید به چشمان او نگاه کنید و تمام توجه خود را به او معطوف کنید. این رویکرد در واداشتن فرزند شما به گوش دادن بسیار مفیدتر از توجه ناقص و با حواس پرتی است. به طور مثال اگر والدی در حال بازی با تلفن خود است و از اتاق فریاد می زند که فرزندش تکالیف خود را انجام دهد، این تعامل کمتر از درخواست رو در رو معنادار است. اگر والد تلفن خود را کنار بگذارد و به سمت فرزندش برود و در چشمان فرزندش نگاه کند و بگوید: “فعلا وقت آن است که تلویزیون تماشا نکنی و تکالیف خود را انجام دهی، می‌توانی بعد از اتمام تکالیف تماشا کنی. به احتمال زیاد مثمر ثمر است زیرا توجه کامل به کودک ارائه شده است. توجه کامل به فرزندتان با تماس چشمی و تعاملات چهره به چهره، به او نشان می دهد که به حرف هایتان اهمیت می دهید و جدی هستید. این کار تا حد زیادی به فرزندتان کمک می کند تا به آنچه شما می گویید گوش دهد و به آن پاسخ دهد.

8. مراقبت واقعی را نشان دهید.

نشان دادن اینکه به او اهمیت می دهید برای هر کودکی بسیار معنادار است. فرزند شما باید بداند که شما به او اهمیت می دهید. کلمات، اعمال و لحن صدای شما نشان می دهد که برای او اهمیت قائل هستید. اگر برای شما مهم است حتما آن را نشان دهید. به عنوان مثال، اگر بخواهم بچه‌هایم میز شام را بچینند، فریاد زدن سر آنها که «می‌دانی وقت شام است، باید پنج دقیقه پیش میز غذا را می‌چیدی» به اندازه اظهار نظر دلسوزانه سازنده نخواهد بود. چنین جمله دلسوزانه ای می تواند این باشد که «شما در چیدن میز شام خیلی خوب هستی. خیلی خوب است که با هم کار کنیم، من غذا درست می کنم و تو میز را می چینی تا بتوانیم هر شب با هم از وقتمان لذت ببریم. آیا می‌توانی میز را در بیست دقیقه آینده و قبل از شام بچینی؟» نشان دادن اینکه به فرزندتان اهمیت می دهید به ایجاد یک رابطه مثبت کمک می کند و احتمال بیشتری دارد که فرزندتان به شما گوش دهد و به شما احترام بگذارد. گفتار و اعمال شما در تعامل روزانه نشان می دهد که شما واقعاً به فرزند خود اهمیت می دهید.

9. به آنها نشان دهید که برای آنها ارزش قائل هستید.

توجه کامل به فرزندتان همچنین به او نشان می دهد که به او اهمیت می دهید و برای او ارزش قائل هستید. همه می خواهند احساس ارزشمند بودن کنند. فرزندان ما همیشه باید احساس کنند که برای آنها ارزش قائل هستیم. برخی از راه‌هایی که می‌توانید به کودک خود توجه کنید و نشان دهید که برای شما ارزشمند است عبارتند از:
فرزند خود را تحسین کنید.
محبت های جسمانی مانند در آغوش گرفتن را ارائه دهید.
به فعالیت های آنها علاقه نشان دهید.
هنگام صحبت کردن در سطح فیزیکی آنها قرار بگیرید.
در حین تعامل، تماس چشمی برقرار کنید و لبخند بزنید.
در تعاملات روزانه خود بازخورد مثبت بدهید.
در انجام فعالیت های روزانه از آنها حمایت کنید (یعنی به کودک خود کمک کنید بند کفش هایش را ببندد و همزمان با یادگیری این کار به آنها آموزش دهید).
فرزندتان را با پیام های مثبت تقویت کنید.
وقتی فرزندتان می ترسد به او اطمینان دهید.
وقتی فرزندتان ناراحت است از او حمایت کنید.
روزانه زمانی را برای گذراندن یک به یک با فرزند خود اختصاص دهید.
هر بار که فرزندتان با شما صحبت می کند به او پاسخ دهید (او را نادیده نگیرید).
از فرزندتان درباره روزش با سؤالات معنادار و باز بپرسید.
با توجه به مقاله “توجه مثبت و فرزند شما”، «کودکان از بدو تولد به تجربیات و روابطی نیاز دارند که به آنها نشان دهد انسان‌هایی ارزشمند و توانا هستند که برای دیگران لذت بخش هستند. توجه مثبت، واکنش‌ها و پاسخ‌های بزرگ‌سالان به کودکان کمک می‌کند تصویری از ارزشی که دارند بسازند.» باید به بچه ها گفت و نشان داد که برایشان ارزش قائل هستند. آنچه می گوییم و رفتارمان با فرزندانمان باید به گونه ای انجام شود که به طور مداوم احساس ارزشمندی کنند. این به ایجاد رابطه ای کمک می کند که در آن گوش دادن و احترام به هر دو طرف باشد.

10. الگوی خوبی باشید.

برای اینکه فرزندانتان به شما گوش دهند و به شما احترام بگذارند، باید الگوی خوبی باشید که شایسته احترام است. کودکان والدین و مراقبان خود را زیر نظر می گیرند و بنابراین رفتار آنها را تقلید می کنند. به طور مثال اگر دائماً به شخصیت‌های مقتدر اعتراض می‌کنید و از قوانین یا مقررات پیروی نمی‌کنید، پس فرزندتان این را مشاهده می‌کند و از شما یاد می‌گیرد. آنها یاد خواهند گرفت که نیازی به گوش دادن یا احترام به شخصیت های مرجع ندارند. نمونه ای باشید که به فرزندتان یاد می دهد با رفتارها و الگوهای خود به دیگران گوش دهد و به آنها احترام بگذارد.


آیا مشاوره با متخصص کودک و نوجوان می تواند به شما کمک کند؟ با صحبت کردن با یک متخصص در هوکات قدم بزرگی در سلامت روان خود بردارید.


سخن پایانی

نکته اصلی برای آموزش گوش دادن و احترام بچه ها به شما این است که با آنها با احترام رفتار کنید و عواقبی را که متذکر شده اید، دنبال کنید. کلمات شما باید وزن داشته باشند و این تنها زمانی اتفاق می افتد که شما با تذکری که داده اید سازگار باشید. برای ایجاد رابطه ای که فرزندتان بخواهد به شما گوش دهد و متقابلاً به شما احترام بگذارد، رفتار با عشق، احترام، مراقبت و محبت با فرزندتان مهم است.

شما مجبور نیستید به تنهایی با مشکلات خود روبرو شوید.

مشاوران مجرب ما در هوکات می توانند به شما کمک کنند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالای صفحه بردن