چگونه ترومای دوران کودکی در بزرگسالی ما را تحت تأثیر قرار می دهد؟

دراین زمینه از متخصصین روانشناس و روانپزشک در پلتفرم هوشمند هوکات به طریق مشاوره روانشناسی آنلاین از سراسر جهان بهره مند شوید.

نوشته شده توسط لاورا کی کانل، نویسنده رشد و توسعه شخصی و مربی آگاه سازی از آسیب، توسط تیم تحریریه هوکات

طبق تحقیقات، دو سوم از ما حداقل یک رویداد نامطلوب دوران کودکی را تجربه کرده‌ایم. آیا می دانستید که این موارد از آسیب های دوران کودکی همچنان بر ما به عنوان بزرگسالان تأثیر می گذارد؟ تروما نه تنها ماهیت یک رویداد را توصیف می کند، بلکه چگونگی تأثیر آن بر شما را نیز توصیف می کند. پس همین حادثه بر اساس نیازها و خلق و خوی منحصر به فرد افراد می تواند تأثیرات متفاوتی داشته باشد. تروما به آزار جسمی یا بی توجهی محدود نمی شود و می تواند به عنوان سوء استفاده عاطفی یا مشاهده چیزی نامناسب برای کودک هم اتفاق بیفتد. تعجب خواهید کرد اگر بدانید که کمبود ها یا ضعف های احساس شده شما ممکن است در واقع علائم ترومای حل نشده باشد. در اینجا نگاهی داریم به اینکه چگونه ترومای دوران کودکی بر ما به عنوان بزرگسالان تأثیر می گذارد.

علائم ترومای دوران کودکی در بزرگسالان

1.درگیری های رابطه
سبک دلبستگی شما بر کیفیت روابط شما تأثیر می گذارد. این نحوه ارتباط و معاشرت شما با دوستان، خانواده و شرکای عاشقانه است. افرادی که در خانه های سالم بزرگ شده اند به طور کلی سبک دلبستگی ایمن دارند. آنها احساس می کنند شایسته عشق هستند و در روابط خود به دنبال صمیمیت هستند. اگر نیازهای عاطفی و/یا فیزیکی شما در دوران کودکی برآورده نشده باشد، این احتمال وجود دارد که سبک دلبستگی ناایمنی ایجاد کرده باشید. نشانه های زیادی از ضربه سرکوب شده دوران کودکی در بزرگسالان وجود دارد و دو سبک اصلی ناایمن عبارتند از سبک اضطرابی و سبک اجتنابی.
سبک اجتنابی
اگر سبک اجتنابی دارید، دوست ندارید از دیگران کمک بخواهید. شما خود را متقاعد کرده اید که در روابط نیازی به صمیمیت ندارید و خودکفا هستید. در دوران کودکی، ممکن است یاد گرفته باشید که احساسات افراد را به هم نزدیک نمی کند. در واقع همین احساسات پدر و مادرت را از شما دور کردند. در نتیجه، از آسیب پذیری و به اشتراک گذاشتن احساسات خود ناراحت هستید. ممکن است در روابط دوستی سرد و گرم باشید. به عنوان مثال، شما از کسی خوشتان می آید تا زمانی که همه چیز شروع به نزدیک شدن به هم می کند، سپس از او دور می شوید.
سبک اضطرابی
از سوی دیگر، اگر سبک دلبستگی مضطرب دارید، ممکن است به عنوان «فردی نیازمند» برخورد کنید. از رها شدن می ترسید و دیگران را بر خود مقدم می دارید. ممکن است برای آنها ارزش زیادی قائل شوید و کمتر به خودتان فکر کنید. شما زمان زیادی را صرف روابط خود و رفع نیازهای خود می کنید. این اثر معکوس دارد یعنی دور کردن افراد، که برای شما بسیار دردناک است.
غلبه بر اجتناب
اگر وابستگی اجتنابی دارید، عادت خود را در فاصله گرفتن از دیگران به چالش بکشید. در مرحله بعد، زمانی که دوستان مشکلات خود را با شما در میان می گذارند، متقابل عمل کنید. خود را از نقش شنونده خارج کنید و احساسات و مبارزات خود را با دیگران در میان بگذارید. ممکن است نگران باشید که باز کردن احساسات خود برای دیگران باعث طرد و تحقیر شما شود. اما اگر به آنها اجازه ورود به دنیای خودتان را بدهید، متوجه خواهید شد که بسیاری از مردم شما را بهتر درک می‌کنند. اگر باز کردن احساسات باعث ایجاد حس خطر در شما می‌شود، ممکن است به دوران کودکی شما برگردد و احساسات و لحظات رها شدن را به خاطر بیاورید. به خود یادآوری کنید که منطقی است که چنین احساسی داشته باشید، اما اکنون بالغ شده اید.
غلبه بر اضطراب
از سوی دیگر، اگر سبکی مضطرب دارید، به دنبال شرکای دلبسته ایمن باشید. روابط با افراد وابسته ناامن را کنار بگذارید زیرا این فقط درد شما را تشدید می کند. اگرچه تنها ماندن می تواند احساس وحشتناکی داشته باشد، اما روبرو شدن با آن ترس ارزشمندی است. ممکن است تصمیم بگیرید زمانی را که برای پرورش و رشد خود کار می کنید، از روابط عاشقانه جدا کنید. به جای جستجوی تایید از منابع خارجی، اعتبار و تأیید درونی خود را رشد دهید. این به معنای یافتن راه‌هایی برای برآوردن نیازهای خود به جای تکیه بر شریک برای برآورده کردن آنها برای شماست. در مورد احساسات خود به غیر از شریک زندگی خود با دیگران صحبت کنید. تمرین کنید که از دوستان یا مشاوران کمک بخواهید تا احساسات خود را تنظیم کنید.

2. خود خرابکاری
خود خرابکاری علامتی از آسیب های دوران کودکی در بزرگسالان است و می تواند در هر زمانی خود را نشان دهد. این گونه است که کودک درونتان سعی می کند شما را به روش هایی که در واقع شما را عقب نگه می دارد، ایمن نگه دارد. این رفتارهای خودزنی ممکن است در گذشته موثر بوده باشد. برای مثال، ساکت ماندن و کوچک ماندن به شما کمک کرد تا با مراقبان خود دچار مشکل نشوید. به عنوان یک بزرگسال، همین محافظت از خود شما را از صحبت کردن در جلسات یا تبلیغ برای خود باز می دارد. این باعث می‌شود که امکان تبلیغات یا جذب مشتری از بین برود. به عنوان یک کودک، ممکن است برای پنهان کردن نیازها و احساسات خود پاداش دریافت کرده باشید. پنهان شدن به شما کمک می کند از خطر طرد شدن برای آنچه هستید جلوگیری کنید. یکی دیگر از پیامدهای آسیب های دوران کودکی در بزرگسالان دشواری برآوردن نیازهای خود است. در نتیجه، به دلیل ندانستن زمان توقف در مسیر رسیدن به هدف، مستعد فرسودگی شدید. وقتی خود خرابکاری حواس‌پرتی بعدی را برای شما باعث می شود یا شما را مجبور می‌کند قبل از خط پایان تسلیم شوید، ممکن است نیاز شما به استراحت را پاسخ دهد.


آیا مشاوره با متخصص بالینی و مشاوره فردی می تواند به شما کمک کند؟ با صحبت کردن با یک متخصص در هوکات قدم بزرگی در سلامت روان خود بردارید.


3. کمال گرایی
کمال گرایی در بسیاری از ویژگی های ترومای حل نشده دوران کودکی در بزرگسالان مشترک است. اینها شامل تعیین استانداردهای نامعقول برای خود، تبدیل شدن به یک منتقد خشن درونی، القای ترس از اشتباه کردن و مشکل در اعتماد به دیگران است. با در نظر گرفتن این موضوع، کمال گرایی بدتر از آن چیزی است که بسیاری از ما فکر می کنیم. این می تواند پاسخی مشروط به دوران کودکی باشد که در آن «به اندازه کافی خوب» یک گزینه نبود. شما یک منتقد درونی پر سر و صدا دارید که به نظر می رسد هرگز شما را از قلاب خود خارج نمی کند. شما خود را با دیگران مقایسه می کنید و کوتاه می آیید. مهم نیست که آنها چندین دهه تجربه داشته باشند، شما ندارید. احساس می کنید که باید در اولین بار همه چیز را درست انجام دهید. نیاز به کامل بودن به دلیل ترس از اشتباه شما را فلج می کند. این منجر به کم کاری و ناامیدی از خودتان می شود. در حالی که دیگران فرصت هایی را امتحان می کنند تا ببینند چه چیزی پیش می آید، شما نگران انتقادی هستید که ممکن است اگر شکست بخورید از خودتان خواهید کرد.
غلبه بر کمال گرایی
برای “به اندازه کافی خوب بودن” به جای کامل بودن تلاش کنید. در ابتدا به خودتان اجازه دهید که کارها را بد انجام دهید. اینها برخی از بهترین درس‌هایی هستند که نویسندگان از نوشتن پیش‌نویس‌های «پر از ایراد» یاد گرفته‌اند. می‌توانید پیش‌نویس را ویرایش کنید، اما نمی‌توانید چیزی را که وجود ندارد، بهبود ببخشید. تلاش ها و شکست ها و همچنین پیروزی های خود را جشن بگیرید. اینها فرصت های رشد و گام های ضروری در مسیر موفقیت هستند.
از منطقه راحتی خود خارج شوید.
زمانی که به طور معمول پاسخ نه می دهید، بله بگویید.
از فکر کردن و نگرانی در مورد آنچه ممکن است بیفتد دست بردارید.
به خود تبریک بگویید نه به خاطر دستاوردهایتان، بلکه به خاطر اینکه ریسک کردید.
برای شجاعت معقول بیشتر از موفقیت ارزش قائل باشید.

4. انزوای اجتماعی
اگر بپرسید “ترومای دوران کودکی در بزرگسالان چگونه است؟” انزوای اجتماعی یکی از شایع ترین علائم است. احساس مزمن تنهایی و تمایل به اجتناب از تعاملات اجتماعی از دیگر نشانه های آسیب های حل نشده دوران کودکی در بزرگسالان است. ممکن است تصمیم بگیرید که تنها بودن راحت تر است زیرا دیگران شما را تحریک می کنند. اگر بدون یادگیری نحوه مدیریت احساسات یا حل تعارض بزرگ شده اید، برخورد با دیگران ممکن است ناراحت کننده باشد. این افراد دیگری نیستند که از شما از آنها دوری می‌کنید، بلکه واکنش شما نسبت به آنچه ممکن است بگویند یا انجام دهند است که شما را از آنها جدا می کند. ما نمی‌توانیم رفتار دیگران را پیش‌بینی کنیم و به راحتی می‌توانیم با یک نظر یا عقیده بهم بریزیم. به همین دلیل است که بودن در کنار دیگران آرامش‌بخش یا راحت نیست، بلکه چالش‌برانگیز و معکوس است. این احساس بهتر است که تصمیم بگیرید تنها باشید و بتوانید با خیال راحت استراحت کنید و بدانید که هیچ کس شما را “اذیت نمی کند”.
غلبه بر انزوای اجتماعی
با بزرگ شدن، احتمالاً یاد گرفته اید که احساسات خود را سرکوب کنید. به جای اینکه برای خودتان دلسوزی کنید، به خاطر احساساتتان از خودتان انتقاد می کنید. شرم در کنار انزوا بر احساس اولیه تنهایی غلبه می کند. این فقط باعث می شود که شما بخواهید پنهان شوید و مانع از دسترسی شما به دیگران می شود. در عوض احساس تنهایی خود را بپذیرید. به خودتان مراقبت و شفقت را بدهید که در شرایط مشابه برای دیگری انجام می‌دهید. با کسی که به او اعتماد دارید تماس بگیرید. به جای اینکه وانمود کنید که خوب هستید، حقیقت را در مورد احساسات خود به آنها بگویید. ممکن است تعجب کنید که چگونه صداقت شما باعث می شود که آنها هم احساس ناامنی خود را بازگو کنند. اگر کسی را ندارید که بتوانید با خیال راحت با او احساسات و افکار خود را به اشتراک بگذارید، با یک درمانگر صحبت کنید که بتوانید احساسات خود را با آنها درمیان بگذارید. هر روز بیرون بروید تا پیاده روی و قرار گرفتن در نزدیکی طبیعت مرهم سلامت روان شما است و می تواند خلق و خوی شما را بهبود بخشد. با کسی به روشی کم خطر تعامل کنید، مانند نوازش سگش یا اظهار نظر دوستانه.

سخن پایانی

تأثیر آسیب های دوران کودکی بر بزرگسالان به روش های پیچیده ای آشکار می شود. اگر خودتان را به خاطر این اتفاقات و پیامدها سرزنش می کنید، وقت آن است که به خودتان استراحت بدهید. با استفاده از اطلاعات این مقاله می توانید بر علائم این نیازهای برآورده نشده دوران کودکی غلبه کنید. مهم نیست که چقدر رنج کشیده اید، به راحتی می توانید راه خود را به سمت زندگی ای بیابید که به جای خود انتقادی و کار شکنی برای خود، از خود حمایت کنید. اگر به هرگونه راهنمایی و کمک در این مسیر نیازمندید متخصصین پلتفرم هوشمند هوکات برای کمک به شما بدون نیاز به مراجعه حضوری آماده هستند. جهت رزرو جلسات درمانی خصوصی کافیست اینجا کلیک کنید.

شما مجبور نیستید به تنهایی با مشکلات خود روبرو شوید.

مشاوران مجرب ما در هوکات می توانند به شما کمک کنند.

به بالای صفحه بردن