شریک زندگی شما درمانگر شما نیست.

دراین زمینه از متخصصین روانشناس و روانپزشک در پلتفرم هوشمند هوکات به طریق مشاوره روانشناسی آنلاین از سراسر جهان بهره مند شوید.

توسط جولی نگوین بررسی پزشکی توسط آیوی کوانگ، به روز شده در 15 فوریه 2023، توسط تیم تحریریه هوکات
وقتی عاشق کسی می‌شویم، این رابطه برای خودش دنیای خصوصی می‌شود. اسرار، آسیب‌ها و تجربیات دوران کودکی آزادانه با قصد شناخته شدن، پذیرفته شدن و حمایت از طرف دیگری به اشتراک گذاشته می‌شوند. با گذشت زمان، شرکای ما به فضایی امن برای درک و تأمل درباره مشکلات، اضطراب ها و ناامنی های ما تبدیل می شوند. اما آیا خطر تحمیل ناخواسته سنگینی بهبودی ما بر دوش آنها نیز وجود دارد؟ با هم، مزایای صحبت با شریک زندگی در مقابل جلسات درمانی، چگونگی ایجاد مرزهای سالم برای به اشتراک گذاشتن یک رابطه و چگونگی ایجاد رابطه سالم برای عشق متقابل و سالم را بررسی خواهیم کرد.

چرا ما در روابط مسائلمان را به اشتراک می گذاریم؟

به گفته مشاور بهداشت روان هوی تینگ کوک، «وقتی یک شریک چیزی را به اشتراک می‌گذارد، معمولاً خواهان تأیید یا ایجاد ارتباط هستند. این نوعی صمیمیت زمانی است که فرد به اندازه کافی در رابطه احساس امنیت می کند که در مورد به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات خود در مورد چیزی صادق باشد». وقتی دو نفر در حال ساختن یک زندگی هستند، بستر رابطه اغلب بر اساس آسیب پذیری عاطفی و صداقت مطلق ساخته می شود. هرچه بیشتر در مورد شریک زندگی خود بدانیم، بیشتر می دانیم که چگونه او را دوست داشته باشیم و از او قدردانی کنیم. یک مطالعه در سال 2019 در مورد دلبستگی در بزرگسالان جوان نشان داد که به اشتراک گذاری نوعی صمیمیت است که اغلب به عنوان راهی برای کشف خود در رابطه با دیگران و ایجاد پایه و اساس یک ارتباط عمیق و پایدار استفاده می شود.

خارج از پیوند عاطفی عاشقان با یکدیگر، مطالعات دیگر نیز نشان می‌دهد که افشای سالم می‌تواند منجر به ادراک بالاتری از صمیمیت و تقویت رابطه شود. دیوارها وقتی که شخصی به دنیای مقدس ما دسترسی پیدا می‌کند، که حاوی عمیق‌ترین احساسات و درونی‌ترین افکار ما است، فرو می‌ریزد. با گذشت زمان، صمیمیت ممکن است به همکاری و مشارکت تبدیل شود که بتواند مشکلات فردی و متقابل را با هم حل کنند. این خوب است که ما کسی را برای ابراز کامل احساسی داشته باشیم. اما مرز باریکی بین به اشتراک گذاشتن آسیب های دوران کودکی برای آگاهی در مورد مشکلاتمان و ایجاد باری بر دوش فرد دیگر برای مراقبت بیش از حد یا رنجش احتمالی ما وجود دارد.

چرا شریک زندگی ما نمی تواند درمانگر ما باشد؟

بیایید بررسی کنیم که یک شریک عاشقانه در یک رابطه چه مسئولیتی دارد و برای چه چیزی مسئول نیست. ویژگی‌های بارز یک رابطه سالم شامل پاسخگویی، حمایت، گوش دادن، درک و اهمیت دادن، برقراری ارتباط، دوست داشتن، ارزش‌گذاری و نشان دادن این ارزش به یکدیگر است. در دسترس بودن عاطفی همچنین می تواند مانند حساس بودن به نیازها، گذر از فراز و نشیب های زندگی، و درگیر شدن در حل و فصل سالم تعارض باشد. این نوع رابطه متقابل، عشقی مغذی با محدودیت های روشن ایجاد می کند.

پشتیبانی سالم به اشکال مختلفی ارائه می شود.
هنگامی که ما از شریک زندگی خود مراقبت می کنیم، علاقه خاصی داریم که به او در گذر از آزمایش ها و مصیبت هایش کمک کنیم. با این حال، همین میل می تواند ناخواسته رابطه متقابل را به یک رابطه همبسته تبدیل کند که با مزایای رشدی که فرد می تواند در درمان به دست آورد در تضاد باشد و در نتیجه ممکن است پیامدهای منفی داشته باشد. همانطور که شاندل هتر گری، مشاور سلامت روان و نویسنده کتاب «کتاب جرات ورزی» می گوید: «شریک های ما اغلب ما را بهتر از دیگران می شناسند. آنها در مورد پویایی خانواده، تجربیات گذشته، نگرانی ها، اهداف و رویاهای ما می دانند. ما برای حمایت به آنها تکیه می کنیم. و با این حال، آنها نمی توانند درمانگر ما باشند.”
او می‌گوید: «تلاش برای قرار دادن شرکای خود در این نقش می‌تواند به ما آسیب برساند و تأثیر منفی دائمی بر رابطه داشته باشد». “شاخص هایی که ممکن است یک شریک به درمان نیاز داشته باشد این است که احساس سنگینی می کند و ما مطمئن نیستیم که چگونه به او کمک کنیم، در این حالت فشار برای کمک کردن به او در ما ایجاد می شود، یا احساس می کنیم رابطه نامتعادل است و ما نمی توانیم نیازهای خود را برآورده کنیم. به این دلایل، مهم است که شریک زندگی ما تنها یکی از افرادی باشد که به آن تکیه می کنیم. مطالعه ای در مورد تاب آوری عاطفی نشان داد که دسترسی به یک شبکه اجتماعی غنی و کاربردی با دوستان و خانواده می تواند مزایای مختلفی از جمله کاهش استرس و بهبود اختلالات خلقی داشته باشد.

چرا درمان ممکن است مفید باشد؟
“برای اینکه زمانی که در رابطه هستید فردی موثر و حامی باشید، همیشه از شریک زندگی خود بپرسید که در لحظه به چه چیزی بیشتر نیاز دارد. آیا آنها مشاوره می خواهند یا کسی را می خواهند که بدون قضاوت و بازخورد به او گوش دهد؟ گاهی اوقات یک شریک فقط فضایی برای داد و فریاد و شکایت می خواهد. بدون نیاز به راه حل. کوک می گوید: “اگر یک شریک شروع به ارائه توصیه های ناخواسته کند، ممکن است شریک دیگر واقعا ناراحت شود یا احساس نارضایتی کند، زیرا آنها بیشتر به دنبال حمایت عاطفی هستند تا اینکه مشکلی را حل کنند.” زمانی که مشکلات به حد نامطلوبی رسید، این جایی است که یک متخصص بهداشت روان وارد عمل می شود. درمان می تواند کیفیت زندگی فرد را به طور چشمگیری بهبود بخشد، با فراهم کردن فضای خصوصی برای فرد تا در مورد مشکلات خود صحبت کند و معنای تجربیات خود را برای راهبردهای مقابله سالم تر تغییر دهد.
آنچه آن را بسیار مؤثر می کند این است که رابطه درمانی حرفه ای و ذاتاً یک طرفه است تا بیمار بتواند مراقبت متمرکز و عینی مورد نیاز را دریافت کند. یک درمانگر از مطالعه، آموزش و تجربه برخوردار است تا به طور مشترک با مراجعین یک برنامه درمانی برای بهبود در مشکل مورد نظر ایجاد کند و دیدگاه ها، ابزارها و شیوه های جدیدی را برای تغییر سالم و پایدار ارائه دهد. یک شریک عاشقانه ممکن است بهترین نیت را برای کمک داشته باشد، اما می تواند با یک دستور کار در ذهنش یا احساسات خاصی گوش دهد، یا دانش، ابزار، مجموعه مهارت یا ظرفیت لازم برای کمک در سطح مورد نیاز را نداشته باشد. از سوی دیگر، یک درمانگر کاملاً بر رشد و بهبودی مراجع خود متمرکز است.

شرکای ما نمی توانند همه چیز باشند.
وقتی کسی به حرف های معشوقش گوش می دهد که مشکلی مداوم را تحمل می کند، ممکن است بخواهد راه حل هایی ارائه دهد زیرا نمی خواهد شریک خود را در رنج و درد ببیند. شریک شما می‌تواند نظرات و احساسات خود را داشته باشد که می‌تواند بر توصیه‌های او تأثیر بگذارد، یا ممکن است در بیان احساسات واقعی خود احساس ناراحتی کند، زیرا ممکن است صحبت هایش برای شما شبیه به خیانت باشد. یا بدتر از آن، شریک کمک کننده ممکن است احساس کند که از نظر عاطفی نادیده گرفته شده است، زیرا مشکلات طرف مقابل روابط را تحت تأثیر قرار می دهد. اگرچه کمک ممکن است به عنوان یک عمل عاطفی انجام شده باشد، اما زمانی که حمایت بیش از حد سنگین باشد، می تواند شریک زندگی را از بررسی افکار و احساسات خود برای رسیدن به رشد بیشتر که هدف زندگی هم همین است، بازدارد.


آیا مشاوره با متخصص زوج درمانی و یا فردی می تواند به شما کمک کند؟ با صحبت کردن با یک متخصص در هوکات قدم بزرگی در سلامت روان خود بردارید.


چگونه بفهمیم که آیا از شریک زندگی خود به عنوان درمانگر خود استفاده می کنیم؟

اگر هنوز مطمئن نیستید که آیا به شریک زندگی خود در مقابل استفاده از او به عنوان یک درمانگر متکی هستید یا خیر، در اینجا چند علامت وجود دارد که به شما کمک می کند تفاوت را تشخیص دهید.
رابطه به هم وابسته است.
وابستگی متقابل به عنوان “رابطه ای تعریف می شود که هر فرد درگیر از نظر ذهنی، عاطفی، فیزیکی و/یا معنوی به دیگری متکی باشد.” هنگامی که یکی از شرکای زمان، انرژی و تمرکز بیش از حد خود را به یک فرد اختصاص می دهد، می تواند منجر به عدم تعادل شدید قدرت شود. شما ممکن است بیش از حد به تنظیم احساسات خود فقط با شریک زندگی خود متکی شوید و فقط از توصیه های او استفاده کنید، که می تواند ناخواسته روابط را بیش از حد سنگین کند. همچنین ممکن است شریک شما در مورد بیان نظرات خود درباره مسائل جنسی دچار تردید شود که می تواند منجر به احساسات ابراز نشده و ناامیدی شود.
رابطه یک طرفه است.
روابط سالم مستلزم دادن و گرفتن است. به زبان ساده، در این شرایط، یک نفر بیشتر از دیگری دریافت می کند. ممکن است شریک عاطفی در ابتدا از ارائه این همه حمایت هیجان زده شود، اما فراموش کردن نیازها و اولویت های عاطفی خود یک مسئله اساسی خواهد بود. از آنجایی که شریک نیازمند وابستگی خود را تشدید می کند، شریکی که به او کمک می کند ممکن است به جای اینکه در یک رابطه متقابل برابر باشد، بیشتر احساس کند که یک مراقب است. با گذشت زمان، فشار می تواند باعث شود آنها احساس غایب بودن در رابطه داشته باشند.
مسائلی که در مورد آنها به کمک نیاز دارید عمیق و سیستمی هستند.
این یک چیز است که احساسات خود را با کسی در میان بگذارید و یک چیز دیگر این است که از او بخواهید کل داستان زندگی شما را باز کند تا به بهبودی شما کمک کند. صحبت کردن با شریک زندگی خود در مورد همکار ناامیدکننده یا مشکلی که با اعضای خانواده وجود دارد متفاوت از این است که شریک زندگی تان مستقیماً شما را در بهبودی راهنمایی کند و او را مسئول رسیدگی شما کند. این مسئولیت برای شریک زندگی شما بسیار بزرگ است، مهم نیست که در این کار چقدر عالی باشد.
احساسات طاقت فرسا منجر به اجتناب می شود.
وقتی از چیزی رنج می برید، شریک زندگی شما می خواهد هر کاری که می تواند انجام دهد تا مطمئن شود که شما احساس بهتری دارید. اما اگر از شریک زندگی‌تان به‌عنوان درمانگر استفاده می‌کنید، می‌تواند بر نحوه ابراز محبت و به اشتراک گذاشتن شادی شما با هم تأثیر بگذارد. این سطح از مراقبت می تواند منجر به احساسات طاقت فرسایی شود که در آن یکی یا هر دوی شما ممکن است به دلیل شدت آن شروع به کناره گیری یا دوری از یکدیگر کنید.

خطرات اشتراک گذاشتن بیش از حد با شریک عاطفی

دکتر کوک توضیح می‌دهد: «زمانی که ما فردی حامی هستیم ولی شروع به تجربه احساسات ناراحت‌کننده مانند رنجش، ناامیدی و آزار می‌کنیم، نشانه کمک کردن بیش از حد است. «در عوض تمرین کنید که به شریک زندگی با شفقت، بیشتر از همدلی پاسخ دهید. همدلی زمانی است که ما عواطف شریک زندگی خود را احساس می کنیم و حتی در رنج او با او همراه می شویم. در حالی که شفقت به ما این امکان را می دهد که از احساسات شریک زندگی خود یک قدم فاصله بگیریم و در مورد آنچه می توانیم برای کمک انجام دهیم فکر کنیم. هتر-گری معتقد است که حفظ مرزهای قوی در یک رابطه ضروری است. وقتی مشکلات خود را به شریک زندگی خود می سپاریم، در واقع به آنها دسترسی بیشتری به دنیای عاطفی، افکار، زمان و فضای فیزیکی خود می دهیم، که می تواند به قیمت از دست دادن خودمختاری، فردیت و احساس هویت ما تمام شود.
شریک شما مسئولیت بیش از حد بر عهده می گیرد.
تکیه کردن به شرکایمان برای حل مشکلات عاطفی‌ما می‌تواند فشار زیادی را بر شریک زندگی‌مان وارد کند تا چیزهایی را که می‌تواند به رنجش تبدیل شود، اصلاح کند. “این کار به اندازه مراجعه به یک درمانگر موثر نخواهد بود و می تواند منجر به بدتر شدن مشکلات شود. شریک ما در زمینه مشاوره بهداشت روان آموزش ندیده است و حتی اگر هم باشد، نمی تواند بی طرف باشد. دلیلی وجود دارد که از نظر اخلاقی و قانونی، درمانگران نمی توانند اعضای خانواده یا افرادی را که می شناسند درمان کنند.
دکتر دیوید هلفند، روان‌شناس مجرب، می‌گوید که اشتراک‌گذاری مسائل به شکل سالم می‌تواند انجام شود، اما با محدودیت‌هایی تا شریک درخواست‌کننده برای مراقبت بیشتر، از نظر عاطفی وابسته نشود و شریک دیگر از سلامت روان او محافظت کند. “تخلیه کردن عاطفی و روانی برای شریک زندگی اغلب مفید نیست زیرا رابطه را با احساسات منفی پر می کند. اگر قرار است در مورد تجربیات عاطفی عمیق با شریک عاشقانه خود صحبت کنیم، آن را سازنده کنید. دریابید که چرا چیزی اینقدر محرک است، آنها برای مدیریت محرک استرس زا چه کاری می توانند انجام دهند، یا یک حواس پرتی سالم پیدا کنید که هر دوی شما بتوانید برای کاهش تنش درگیرش شوید.” او ادامه می‌دهد: «اگر همسری بتواند در حین ابراز همدلی و مهربانی به او گوش دهد، احتمالاً رابطه را تقویت می‌کند… اگر با شریک زندگی‌مان مشکل داریم، خوب است که با او همدردی کنیم. با این حال، اگر آن تجربه باعث بازگشت تروما می شود، زمان آن رسیده است که از حمایت حرفه ای استفاده کنیم».


آیا مشاوره با متخصص زوج درمانی و یا فردی می تواند به شما کمک کند؟ با صحبت کردن با یک متخصص در هوکات قدم بزرگی در سلامت روان خود بردارید.


ایجاد تعادل سالم

اگر در یادگیری اینکه چه چیزی را باید پیش خود نگه دارید یا چه چیزی را با شریک خود به اشتراک بگذارید مشکل دارید، هتر-گری محدودیت هایی را توصیه می کند. این فرآیند شامل روشن شدن در مورد آنچه برای به اشتراک گذاشتن ضروری است، که شامل مرزها، نیازها، انتظارات، و گذشته مهم و مرتبط است که فرد احساس راحتی می‌کند، به اشتراک گذاشته شود. برای هر چیز دیگری، او ارائه پشتیبانی و حمایت را بدون پرش به حالت حل مسئله توصیه می کند. یک رویکرد این است که شریک خود را توانمند کنیم تا مشکلاتشان را مدیریت کنند و از آنها سؤالاتی بپرسیم که مسئولیت مشکل خود را بر عهده داشته باشند. این می تواند مانند گوش دادن به آنها و پرسیدن اینکه آنها می خواهند در مورد مشکل چه کاری انجام دهند یا اینکه دوست دارد چگونه از او در هنگام بررسی راه های احتمالی حمایت کنیم، باشد.
مرزها را شناسایی کنید و به اندازه کافی مسائل را به اشتراک بگذارید.
هتر-گری می‌گوید: «اگر احساس می‌کنیم نمی‌توانیم به شریک زندگی‌مان آنطور که نیاز دارد کمک کنیم، یک شکست یا ویژگی منفی درباره ما نیست. «مرزها باعث صمیمیت سالم در روابط می شود. لازم نیست هر راز، آرزو یا تجربه ای به اشتراک گذاشته شود.»
هلفند پیشنهاد می کند که استفاده از تکنیک های ارتباطی قبل از ورود به یک موضوع مهم به مدیریت انتظارات احساسی کمک می کند. به عنوان مثال: «من می‌خواهم در مورد روز کاری امروزم صحبت کنم، و کاملاً وحشتناک بود. آیا اشکالی ندارد که بیشتر در این خصوص با تو صحبت کنم؟» سپس اجازه دهید شریک زندگی پاسخ دهد و صادق باشد که آیا اکنون زمان خوبی است یا شاید شما دو نفر بتوانید زمانی دیگر در آینده این صحبت را ادامه دهید، زمانی که او آماده حضور کامل و گوش دادن باشد.
اگر شریک شما احساس وابستگی به شمل و نظرات شما را دارد، پیشنهاد کمک حرفه ای برای حمایت از او را کنید. به آنها بگویید که آنها را دوست دارید و فکر می کنید که یک متخصص حرفه ای برای کمک واقعی مناسب تر است. پیشنهاد کمک به آنها برای یافتن شخصی در اولین جلسه نیز می تواند به آنها کمک کند که بیشتر احساس حمایت شدن کنند.

سخن پایانی

ممکن است ما بخواهیم که شرکایمان برای ما همه چیز باشند، اما آنها تنها بخشی آرامش بخش از جهان ما هستند، نه همه آن. برای اطمینان از اینکه رابطه شما بخش سالمی از زندگی شما باقی می ماند، ادغام یک سیستم حمایتی قوی و یک درمانگر قابل اعتماد کلید یک استراتژی خوب سلامت روان است. اگر برای حل مشکلات شخصی و یا زوجی خود نیاز به حمایت و کمک دارید، تیم متخصصان پلتفرم هوشمند هوکات آماده ارائه جلسات مشاوره از هرکجای دنیا که هستید به شکل تصویری یا صوتی برای شما و به شکل خصوصی هستند. برای شروع هماهنگی جلسات کافیست اینجا کلیک کنید.

شما مجبور نیستید به تنهایی با مشکلات خود روبرو شوید.

مشاوران مجرب ما در هوکات می توانند به شما کمک کنند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالای صفحه بردن