اشتراک گذاری:
بررسی ارتباط سلامت روان با شهرنشینی - اضطراب - افسردگی - اسکیزوفرنی
سه بیماری روانی که با زندگی در شهر ارتباط زیادی دارند:
در این مطلب به بررسی رابطه میان سلامت روان و جایی که زندگی می کنیم، میپردازیم. علاوه بر این با سه بیماری روانی که ارتباط زیادی با زندگی شهری دارد آشنا می شویم.
برای بسیاری از ساکنان مناطق شهری مثل تهران در دنیا، شهرها وعده زندگی پرارزش را ارائه میدهند که به آنها بیش از همتایان روستایی خود اجازه میدهد تا از مزایای رشد اقتصادی، تحولات در حمل و نقل عمومی و نوآوریهای فناورانه بهرهمند شوند. به عنوان محصول فرعی این پیشرفت، مناطق شهری پرجمعیت چالشهای روانشناختی منحصربهفردی را ایجاد میکنند که در محیطهای دیگر وجود ندارند.
اسکیزوفرنی
تحقیق درباره شهرنشینی و سلامت روان نشان میدهد که تعدادی از اختلالات با زندگی شهری مرتبط هستند، از جمله اختلالات با عناصر روانی (مثلاً اسکیزوفرنی) و عناصر غیر روانی (مثلاً تنهایی و افسردگی). مستندات ارتباط بین شهرنشینی و خطر ابتلا به اسکیزوفرنی در مطالعات مختلف ارائه شده است. سطح بالای شهرنشینی، که در جمعیت کل اندازهگیری میشود، با ابتلا به اسکیزوفرنی مرتبط است.
خطر ابتلا به اسکیزوفرنی در اکثر محیطهای شهری 2.37 برابر بیشتر از اکثر محیطهای روستایی است (واسوس و همکاران، 2012). تحقیق اخیر به بررسی مکانیسمهای بالقوهای پرداخته است که محرومیت اجتماعی در محیطهای شهری را به روانپریشی مرتبط میکند. شواهد نشان میدهد که عواملی مانند چندپارگی و محرومیت اجتماعی ممکن است تأثیر مستقیم یا غیر مستقیم داشته باشند.
اضطراب
تحقیقات در زمینه سلامت روان نشان داده اند که زندگی در شهر تأثیرات خاصی بر مغز افراد دارد و این تأثیرات ناشی از اضطراب زندگی شهری است و این اضطراب مداوم به طور تدریجی به افسردگی که یک حالت روانی ماندگار است، تبدیل خواهد شد. اضطراب بر بخشی از مرگ تأثیرگذار است که مسئول پردازش احساسات و ترس است و تحریک مداوم این ناحیه مغز منجر به ایجاد حالت افسردگی در آن خواهد شد.
زندگی در شهر به معنای تحمل اضطراب های اجتماعی بیشتر است که به طور معمول در زندگی در نواحی روستایی وجود ندارد. اضطراب هایی نظیر رسیدن به موقع به محل کار، گرفتار شدن در ترافیک، مسائل مالی و مواردی از این دست به وفور در زندگی شهری وجود دارند و باعث ارتباط شهرنشینی با اضطراب و افسردگی می شوند. این مساله بخصوص در تهران که ترافیک بسیار بیشتری نسبت به بقیه شهرهای ایران دارد تشدید میشود.
افسردگی
انزواگیری اجتماعی و یا همان افسردگی در شهرها یک اپیدمی رو به رشد است. درصد افراد بزرگسال آمریکایی که میگویند احساس تنهایی یا افسردگی میکنند از دهه 1980 دو برابر شده است (اندرسون 2010). مطابق بررسی های انجام شده در سال 2013، 52 درصد شهرنشینان احساس تنهایی میکنند. رشد مشکل افسردگی در شهرها مانع تفکر خلاق میشود. مناطق پرجمعیت اغلب به عنوان مراکز ایجاد ارتباط فرهنگی و تجاری با افرادی که همه آنها به دنبال ایجاد ارتباط هستند، در نظر گرفته میشوند. اما واقعیت برای تعداد زیادی از مردم آن است که شهرها باعث ایجاد احساس اضطراب میشوند. که تا حدی به خاطر وجود تعداد زیادی از افراد ناشناس که در اطراف ما است. قیاس فرهنگی در سطح گسترده در مناطق روستایی و شهری در کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که زندگی شهری خطر ابتلا به اختلالات خلق و خو را تا 39% افزایش میدهد. مسئله افسردگی در شهرها با چنان فشار زیادی همراه است که برنامههایی مانند Talk to Me و The Loneliness Project برای حل این مشکل به وجود آمدهاند.
تمایل انسان برای جستجوی انواع تعاملات مختلف از ارتباط چشمی لحظهای گرفته تا صمیمیت بلند مدت، یک نیاز پایه و اساسی طبیعت انسان را نشان می دهد. تعدادی از مطالعات به اثرات روانشناختی حاصل از عدم وجود تعاملات اجتماعی معنادار اشاره میکنند. در هر زمان معین، 20% تمام افراد به خاطر افسردگی دچار ناراحتی هستند (مسی، چن، هاوکلی و کاسیوپو 2011.)
این یافتههای مربوط به سلامت روان به ماهیت دوگانه شهرها تأکید دارند – یک اینکه رشد سریع شهرها را همزمان میتوان به عنوان یکی از بهترین فرصتها و یکی از بزرگترین پیچیدگیها برای انسانیت تلقی کرد. و دوم اینکه علیرغم زندگی در نواحی شهری پرجمعیت و شلوغ، ساکنان اغلب از لحاظ اجتماعی احساس تنهایی میکنند – یک حالت احساسی که تا حدی شبیه به آن چیزی است که در زندانیان دیده میشود.
کلمات کلیدی: افسردگی ، اضطراب ، سلامت روان
موضوعات روانشناسی
هوکات، کلینیک روانشناسی که خدمات خود را به صورت آنلاین در فضایی امن و پیشرفته در اختیار شما قرار می دهد.
روانشناسان و متخصصین حرفه ای ما با سال ها تجربه در این مجموعه در تلاش هستند تا بتوانند خدمات مناسبی برای شما فراهم آوردند.