دراین زمینه از متخصصین روانشناس و روانپزشک در پلتفرم هوشمند هوکات به طریق مشاوره روانشناسی آنلاین از سراسر جهان بهره مند شوید.

چرا برای مدت طولانی احساس ناراحتی میکنید؟
میلیونها نفر در سراسر جهان و اروپا از افسردگی رنج میبرند. طبق تخمین سازمان بهداشت جهانی در همین لحظه که شما در خانهی خود در ایران، ونکور، کانادا، آمریکا یا هر جای دیگری از جهان نشسته و این مطلب را میخوانید، 300 میلیون نفر (تقریباً 4 درصد از جمعیت جهان) علائم افسردگی را تجربه میکنند. عجیب به نظر میرسد؟! چگونه بسیاری از افراد میتوانند درایران، تورنتو، لندن، آفریقا و… از یک اختلال مشترک رنج ببرند و درعینحال احساس تنهایی کنند؟
احساس غم، اندوه و یا ناراحتی یک احساس طبیعی انسانی است که همه آن را تجربه میکنند، اما گاهی اوقات، این احساسات تشدید شده و افسردگی تشخیص داده میشود. در بسیاری از موارد، علائم افسردگی پس از مدتی خودبهخود ناپدید میشوند. در مواردی دیگر، علائم با درمان، کاهش یافته یا از بین میروند. اما برخی، افسردگی را همچون مبارزهای روزانه که سالها زمان میبرد تجربه میکنند.
این شکل طولانیمدت افسردگی با نامهای متفاوتی شناخته میشود: ازجمله افسردگی بالینی، دیستیمیا و اختلال افسردگی مزمن (PDD) اگرچه هرکدام از این موارد قبلاً بهعنوان اختلالات جداگانه طبقهبندی میشدند، افسردگی بالینی و دیستیمیا مدتی است که با PDD ادغامشدهاند. در این مقاله، ما به PDD بهعنوان افسردگی مزمن اشاره خواهیم داشت، چراکه این اصطلاح معمولاً برای توصیف افسردگی طولانیمدت بهکاربرده میشود. در ادامه به چیستی افسردگی مزمن، تفاوت آن با اختلال افسردگی اساسی و بررسی علائم، علل و گزینههای درمانی آن خواهیم پرداخت.
افسردگی مزمن چیست؟
افسردگی مزمن، تداوم علائم افسردگی برای مدت طولانی (که معمولاً سالها به طول میانجامد) است. اگر دائماً احساس افسردگی میکنید، احتمالاً دیگر علاقهای به چیزهایی که قبلاً دوست داشتهاید، ندارید. همچنین، ممکن است احساسات زیر را نیز تجربه کنید:
- ناامیدی
- به وجود آمدن تغییراتی در میزان خوابتان
- پرخوری یا کم خوری
- پایین آمدن عزتنفس
ازآنجاکه افسردگی مزمن و اختلال افسردگی اساسی (MDD) شباهتهای بسیاری باهم دارند گاهی اوقات با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند. بهعنوانمثال، در هر دو مورد، زنان بیشتر از مردان به این اختلال مبتلا میشوند و یا روشهای درمان افسردگی اساسی و افسردگی مزمن بسیار شبیه به هم است. اما علی رغم این تصور، افسردگی اساسی و افسردگی مزمن یکسان نیستند. هر اختلال علائم خاص خود را داشته و بیماری جداگانهای محسوب میشود. اگر شما یا یکی از عزیزانتان سالها (حتی هفتهها یا ماهها) است که از افسردگی رنج میبرید لازم است بدانید که هرگز برای کمک گرفتن از یک متخصص دیر نیست.
افسردگی مزمن چه تفاوتی با افسردگی دارد؟
از گذشته، اکثر افراد تمایزی میان افسردگی مزمن و سایر انواع افسردگیهای دورهای یا کوتاهمدت قائل نمیشدند. بااینحال، امروزه، هنگامیکه افراد از افسردگی صحبت میکنند، معمولاً به اختلال افسردگی اساسی (MDD) اشاره دارند. علائم افسردگی اساسی (MDD) میتواند یکبار رخداده و سپس برای مدتی کوتاه یا طولانی ادامه پیداکرده و در نوسان باشد. این “دوره ” ها میآیند و میروند و میتوانند علائمی خفیف، متوسط یا شدید از خود نشان دهند، مدتزمان این علائم معمولاً بیش از دو هفته و کمتر از دو سال است. درواقع برای تشخیص افسردگی مزمن، فرد باید علائم افسردگی را بیش از دو سال تجربه کرده باشد.
به دلیل اینکه ویژگیهای منحصربهفرد انواع افسردگی بهوضوح تعریفنشده است و به همین دلیل میتواند گیجکننده باشد. درنتیجه، صحبت با یک متخصص سلامت روان بهترین راه برای یافتن نوع افسردگی شما مطابق با علائمتان و تشخیص مناسبترین گزینههای درمان برای آن است.
علائم افسردگی مزمن
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5)، معمولاً مرجعی است که توسط روانپزشکان و درمانگران برای کمک به تشخیص اختلالات سلامت روان و ارائه مراقبت به افراد نیازمند از آن استفاده میشود. DSM-5 تعریف و علائم افسردگی مزمن را به شرح زیر فهرست میکند:
خلقوخوی افسردهای که در اکثر اوقات یک روز و اکثر روزهای ماه، حداقل به مدت 2 سال (حداقل 1 سال برای کودکان و نوجوانان) رخ میدهد و فرد میتواند حتی بیش از 2 ماه بدون علامت باشد.
در طول دورهای که افسردگی در حال شکلگیری است، حداقل دو مورد از شش علامت زیر وجود دارد:
- کماشتهایی یا پرخوری
- بیخوابی یا پرخوابی
- کمبود انرژی یا خستگی
- عزتنفس پایین
- تمرکز ضعیف یا مشکل در تصمیمگیری
- احساس ناامیدی

آیا مشاوره با متخصص بالینی می تواند به شما کمک کند؟ با صحبت کردن با یک متخصص در هوکات قدم بزرگی در سلامت روان خود بردارید.
همانطور که گفته شد، علائم افسردگی مزمن میتواند خفیف، متوسط یا شدید باشد. بسیاری از این علائم در افسردگی غیر مزمن مانند اختلال افسردگی اساسی (MDD) نیز وجود دارد. بااینحال، قسمتهایی که بهعنوان بخشی از اختلال افسردگی اساسی رخ میدهند، دارای علائم مختلفی مانند احساس بیارزشی، احساس گناه، داشتن افکار مرگ، خودکشی یا اقدام به خودکشی هستند. DSM-5 افکار یا اعمال خودکشی را بهعنوان بخشی از علائم افسردگی مزمن در نظر نمیگیرد؛ زیرا رواج کمتری دارد.
افسردگی مزمن در کودکان و نوجوانان
متأسفانه برخی از کودکان و نوجوانان نیز گاهاً افسردگی را تجربه میکنند. همانطور که در بالا نیز به آن اشاره شد، افسردگی مزمن زمانی وجود دارد که علائم آن برای یک سال یا بیشتر ادامه یابد. اگرچه کودکان و نوجوانان نیز میتوانند علائم مشابهی را در مقایسه با بزرگسالان تجربه کنند، اما نکتهی قابلتوجه در این گروه سنی وجود تحریکپذیری منحصربهفرد برای این گروه است. البته در این نوجوانان معمولاً تشخیص افسردگی دشوارتر از سایر گروههای سنی است؛ اما آگاهی والدین از رفتار فرزندانشان و توجه به وجود علائم افسردگی در آنان و میزان تکرار و طولانی شدن این علائم، امری بسیار مهم و قابلتوجه است.
علل افسردگی مزمن
عامل اصلی افسردگی بسته به ساختار ژنتیکی، تجربیات زندگی و دیگر عوامل موجود متفاوت است. دورههای افسردگی شدید میتواند از دلایلی که در ادامه به آن اشاره میکنیم نشات گرفته باشد:
ژن : سابقه خانوادگی افسردگی احتمال ابتلای فرد به این بیماری را افزایش خواهد داد. طبق مطالعاتی که طی آن افسردگی در دوقلوهای همسان بررسیشده است اگر یکی از دوقلوها مبتلا به افسردگی باشد بهاحتمالزیاد در دیگری نیز این بیماری اتفاق خواهد افتاد. افسردگی ارثی و ژنتیکی در زنان بیشتر از مردان است.
موقعیتی: برخی رویدادهای زندگی مانند طلاق، از دست دادن یک عزیز و یا از دست دادن شغل میتواند منجر به ایجاد یک دوره افسردگی در افراد شود.
اجتماعی: تنهایی طولانیمدت یا عدمحمایت اجتماعی نیز باعث به وجود آمدن علائم افسردگی در افراد میشود.
بیماریهای جسمی: بسیاری از بیماریهای جسمی میتوانند باعث افسردگی شوند، مانند حمله قلبی (40-65٪ از مبتلایان به حمله قلبی افسردگی را تجربه میکنند)، ابتلا به سرطان (25٪)، یا دیابت (25٪).
عواملی که میتوانند منجر به ایجاد افسردگی اساسی و افسردگی مزمن شوند بسیار مشابهاند. بااینحال، برخی از عوامل کمتر و برخی بیشتر در ایجاد افسردگی مزمن نقش دارند. بهعنوانمثال، افسردگی ناشی از عوامل موقعیتی مانند طلاق اغلب کوتاهمدت است و معمولاً منجر به افسردگی مزمن نمیشود. از سوی دیگر، عوامل اجتماعی اغلب درصورتیکه وضعیت اجتماعی فرد تغییر نکند، منجر به افسردگی مزمن میشوند. علاوه بر این، افرادی که افسردگی دارند اکثراً اختلال خود را بار سنگینی میبینند که این مورد آنها را نسبت به صحبت کردن یا در میان گذاشتن مشکلاتشان با دیگران بیمیلتر نیز میکند.
احتمال بروز افسردگی مزمن در افرادی که دارای بیماریهای جسمی مزمن هستند نیز بیشتر است. برای مثال، دردهای مزمن جسمی و افسردگی در بسیاری از افراد، بهویژه در افراد مسن، همزمان باهم دیده میشود. اگرچه کاهش درد میتواند به این افراد کمک کند، اما برخی تحقیقات نشان میدهد که افسردگی خود میتواند باعث درد جسمانی شود، بهویژه در کسانی که از افسردگی مزمن رنج میبرند.
گزینههای درمان
آیا میدانید که از افسردگی مزمن رنج میبرید؟ یا به این فکر میکنید که چه گزینههای درمانی در دسترس بوده و به شما کمک میکند؟ صحبت با درمانگر و دریافت کمک تخصصی بسیار ضروری است؛ همچنین انجام یک آزمون آنلاین افسردگی مزمن شاید بتواند به برخی سؤالاتی که ممکن است ذهنتان را درگیر کرده باشد پاسخ دهد.
به خاطر داشته باشید که نتیجه آزمایش آنلاین نمیتواند جایگزین تشخیص روانشناس باشد و تشخیص صحیح را فقط یک متخصص بهداشت روان میتواند انجام دهد. پس از تشخیص نوع بیماری شما توسط روانشناس ، آنها گزینههای درمانی موردنظر برای شمارا که شامل داروهای ضدافسردگی (بسته به موقعیت شما) و یا رواندرمانی میشود (تا ریشه افسردگی خود را پیداکرده و به شما در غلبه بر آن کمک کند) به شما معرفی میکنند. همچنین همزمان با برنامه درمانی خود یا جلسههای صحبت با درمانگران میتوانید بسیاری از موضوعاتتان را واکاوی کرده و همچنین مواردی که در ادامه به آن اشارهکردهایم را در خانه انجام دهید تا علائم خود را بهتر مدیریت کرده و تسکین پیدا کنید.
- سعی کنید سبک زندگی سالم را با ایجاد تغییراتی مانند بهبود عادات غذایی و ورزش تجربه کنید.
- ورزش به تولید هورمونهای احساس خوب در بدن شما کمک کند.
- یک رژیم غذایی سالم باعث میشود کل بدن شما، ازجمله خلقوخویتان، بهتر عمل کند.
- خواب مناسب داشته باشید و عاداتی که منجر به خواب خوب میشود را نیز تمرین کنید.
- هر شب حداقل بین 7 تا 9 ساعت بخوابید.
- هرروز در ساعت مشخصی به رختخواب رفته و در ساعت معینی نیز از خواب بیدار شوید.
- تلویزیون و صفحهنمایش را از اتاقخواب و استراحت خود خارج کنید.
- بعد از ساعت ۲ بعدازظهر هیچ کافئینی مصرف نکنید.
- عوامل استرسزا را از طریق تکنیکهای تمدد اعصاب کاهش دهید. تکنیکهایی مانند:
- تنفس عمیق و تمرینات مدیتیشن
- آرامسازی مداوم و پیشرفتهی عضلانی
- در فعالیتهای اجتماعی و گروههای حمایتی شرکت کنید.
- برای ارتباط با سایر افراد مبتلا به افسردگی به یک گروه پشتیبانی حضوری یا آنلاین بپیوندید.
- به گروههای محلی بپیوندید و در فعالیتهایی که احتمال دارد از آن لذت ببرید شرکت کرده و دوست پیدا کنید.
- مهارتهای مقابله و حل مسئله را بیاموزید.
- شما و درمانگرتان میتوانید به توسعه مهارت رفع نیازهای فردی بپردازید.
- میتوانید مهارتهای مقابلهای را برای زمانی که حس میکنید افسردگی شما در حال بدتر شدن است، توسعه دهید.
- میتوانید راههای حل مسئلهای را بیاموزید که به کاهش افسردگی شما کمک کنند.

آیا مشاوره با متخصص بالینی می تواند به شما کمک کند؟ با صحبت کردن با یک متخصص در هوکات قدم بزرگی در سلامت روان خود بردارید.
هنگامیکه در حال تجربهی احساس افسردگی و ناامیدی هستید آسانترین و معمولترین کار آن است که فکر کنید، تنها کسی هستید که این مشکل و یا احساس را تجربه میکند؛ اما فراموش نکنید که در این مرحله مهمترین کار این است که به خود یادآوری کنید که شما در این تجربه تنها نیستید و میلیونها نفر هرروز ازآنچه را که شما از سر میگذرانید تجربه میکنند و میلیونها نفر موفق شدهاند افسردگی را از زندگی خود بیرون کرده و شادی را به لحظاتشان بازگردانند.
اگر شما یا یکی از عزیزانتان سالها (یا حتی هفتهها یا ماهها) افسرده بودهاید، هیچگاه برای کمک گرفتن از یک متخصص دیر نیست. اگر جستجو و صحبت حضوری با یک متخصص سلامت روان برای شما ناخوشایند است، احتمالاً صحبت آنلاین با فردی در هوکات گزینه بهتری برای شما خواهد بود. صدها نفر با مشاوران دارای صلاحیت و حرفهای در پلتفرم هوشمند هوکات به شیوه آنلاین صحبت کردهاند و با احساس قدرت بیشتر، مثبتاندیشی و در دست گرفتن بیشتر کنترل زندگی خود از این مرحله عبور کردهاند.
شما مجبور نیستید به تنهایی با مشکلات خود روبرو شوید.
مشاوران مجرب ما در هوکات می توانند به شما کمک کنند.